کد مطلب:321343 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

استدلال به آیه شریفه (و اقسموا بالله جهد ایمانهم)
و باز نقل كرده و اقسموا بالله جهد ایمانهم لا یبعث الله من یموت بلی وعدا علیه حقا و لكن اكثر الناس لا یعلمون قالوا ائذا ضللنا فی الأرض ائنا لفی خلق جدید بلهم بلقاء ربهم كافرون ایاكم شده ایم ما در زمین آیا بدرستی كه ما خلق تازه هستیم بلكه قائلین به این قول به دیدن پروردگارشان كافرند و بعد آیات دیگر از همین قبیلها ذكر كرده و كاش ترجمه نمی كرد ملاحظه بكن ببین این كلمات ترجمه این آیه هست و گویا آنها قرآن را هم مثل بیان فرض كرده اند كه هیچ مقید به قواعد عربیت و ملاحظه الفاظ و اعراب آنها نباید بود و ترجمه این است كه آیا هر گاه ما كم شدیم در زمین آیا ما در خلق تازه خواهیم بود بعد جواب می فرماید كه بلكه ایشان بلقاء پرورنده خود یعنی به بعث و حشر كافرند حال ببین او چه می گوید خلاصه كه بعد از ذكر آیات گفته است این آیات كه هر یك آن حجت است بر من فی الأرض والسموات و هر حرفی از آن محیی امكان دلیلی است قویم و برهانی است عظیم بر اینكه یوم ظهور یوم اخذ ثمره و نتیجه است و یوم رجوع و ایاب است و یوم مبدا و معاد برای چه از معنی ظاهرش بیرون بریم و معنی كنیم بر آنچه نمی دانیم و شاعر نیستیم و ادراك ننموده ایم بلكه قوه ی ادراك آن هم در خلق گذاشته نشده این عالم اجسام و مركبات است و عالم بعد از خلع ارواح از ابدان از مجردات و تا مجرد نشویم البته فهم مجردات را نداریم و این معاد جسمانی است كه كل باید به آن مؤمن شویم و معتقد گردیم چه كه قوه ی ادراكش اگر مجرد از علایق وهم و ظنون وتقلید و تحدید شویم در خلق گذاشته شده و می توانیم بدانیم و بفهمیم و لكن بسیار دقیق است چه كه تناسخ و حلول نیست بلكه تجلی و ظهور است و اكثری جزای عالم آخرت را با ثمره ارسال رسل و انزال كتب كه در این عالم است و خلق را تربیت می نماید و ترقی می دهد فرق نداده اند ثمره نزول كتاب قبل كتاب بعد است و مبدأ و معاد حقیقت یكی است لا حول و لا قوة الا بالله چگونه فطرتهای خلق تغییر كرده و تبدیل شده كه چشم و گوش را از مشاهده منع كرده ایم و قلب را از ادراك.